yorğun - یورغون
yorulmuşam yorğunam
وئبلاق حاققیندا



بو وئبلاگ شخصی بیر وئبلاگ اولاراق ادبیات، تاریخ، سیاست و باشقا قونولاردا یازی‌لار یازیلاجاق.
باخیش‌لارینیزی و هابئله اؤنری‌لرینیزی بیزدن اسیرگه‌مه‌یین

یازی‌لاری یاخشی گؤرونوش ایله گؤرمك اوچون B Mitra فونتونو بورادان ائندیریب و بیلگی‌سایارینیزدا یئرلشدیرین
http://yorqun.arzublog.com/uploads/yorqun/BMITRA.rar

وئبلاق باشقانی : احمد قرباني
سورغو
توركجه يازيلان وئبلاقلاردا عرب الفابئتينده يازماق ياخشي دير يوخسا latin alfabetində؟






دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 :: یازار : احمد قرباني

مختصری از تاریخچه مكتب پان :

مكتب پان یكی از مكاتب بشری است كه پایه و اساس آن را قدرت سیاسی و اقتصادی تشكیل می دهد . اصولاً این نهضت برآمده از نهضت بزرگتر ناسیونالیسم است كه در قرن نوزدهم در اروپا آغاز شد. اگرچه نمی توان برای یك اندیشه نقطة آغازی تعیین نمود ولی می توان از دوره ای سخن گفت كه یك اندیشه تبیین و تدوین شده و از حالت احساسی پراكنده و مبهم به صورت اندیشه ای مدوّن درآمده است.

ناسیونالیسم اندیشه ای است كه بیشتر در آلمان و اروپای شرقی بروز كرد. ناسیونالیسم در آغاز بیشتر وجهة فرهنگی داشت تا سیاسی. نهضت این معنی را دربرداشت كه هر ملتی صاحب زبان، تاریخ و نظریه ای نسبت به جهان و سرانجام تاریخ خاص خود می باشد كه باید آن را حفظ و تكمیل كند. بعدها ناسیونالیسم توجه خود را به وجه سیاسی نیز معطوف كرده و عنوان داشت كه برای حفظ این فرهنگ ملی و محرز ساختن آزادی و عدالت در حق افراد جامعه، هرملتی باید برای خود حكومت مستقلی تشكیل دهد.

ناسیونالیسم در آغاز حالتی تدافعی داشت تا تهاجمی. بیشتر ملتهای اروپای شرقی مانند كرواتها، اسلوونها، رومانیها و چكها به آرامی در فرهنگ قوی تر آلمانی و فرانسوی مستحیل می شدند. طبقات اعیان این اقوام به آلمانی و فرانسوی سخن می گفتند و زبان بومی زبان رایج میان دهقانان بود. ناسیونالیسم در میان این اقوام بیشتر به معنای قیام برای حفظ فرهنگ باستانی و جلوگیری از فرورفتن در موج عظیم امپراتوری فرهنگی و سیاسی فرانسه به رهبری ناپلئون بود.

ناسیونالیسمی كه در آلمان بیشتر از هرجای دیگر مورد توجه و تبیین قرار گرفت، به آرامی به كشورها و قاره های دیگر رسوخ یافت. ناسیونالیسم اندیشه ای جالب برای فعالان سیاسی و فرهنگی تمام جوامع محسوب می شد. اقوام دیگر نیز این ودیعه را دریافت كرده و از آن برای بیداری ملی خود بهره گرفته اند. ناسونالیسم مرزهای قاره ها را پیمود و همزمان با جنگهای جهانی اول و دوم و تضعیف قدرتهای استعمارگر، موجب تشدید اندیشه های استقلال طلبی گردید.

بدین ترتیب ناسیونالیسم به عنوان اندیشه ای پذیرفته شد كه مبانی آن ساده و هیجان برانگیز بود. ناسیونالیسم نیرویی بود كه می توانست ظرفیتهای پنهان روانی و سیاسی یك ملت را بسیج نماید. این نیرو باید در ابتدا به تعریف مبانی قومی و ملی هر ملت می پرداخت و سپس برای پاسبانی از آن می كوشید. برخی ملتها در طول تاریخ در گسترة جغرافیایی وسیعتری پراكنده شده و در كشورهای مختلفی جای گرفته بودند. اسلاوها نمونه ای از این مورد است. در این میان ناسیونالیسم شاهد بازنگری و تحولی در نگرش خود شد. بدین ترتیب كه ناسیونالیسم به آرامی از مرزها فراتر رفته و ضرورت شكل گیری ارتباطی فرامرزی میان افراد یك ملت را بیان كرد. این ناسیونالیسم فرامرزی موجب پیدایش مفهومی به عنوان «پان» شد. این مفهوم بیشتر در تلاش برای تقویت ریشة مشترك میان افراد یك ملت بود كه در طول زمان بعلت قرار گرفتن در قالب كشورها و مناطق مختلف تضعیف شده بود.

اندیشة «پان» به عنوان مفهومی آرمانی اهدافی فراتر از ناسیونالیسم دارد. در دیدگاه این اندیشه، جهان به عرصة وجودی كشورهای بزرگی تبدیل می شود كه ملتهای بزرگ رادر برمی گیرند. این جهان جدید ملتهای كوچكی را كه در دل ملتهای بزرگ هستند می بلعد و تقریباً برای آنها ارزش وجودی قائل نیست. همین مسئله ایرادی اساسی برای این اندیشه است. چگونه می توان راه حلی یافت كه امكان فعالیت مساوی را برای همه ملتهای بزرگ و كوچك فراهم كرد؟ برای این مسئله راه حلهایی مانند فدرالیسم و خودفرمانی ارائه شده است.

بهرحال اندیشه «پان» در ملازمت ناسیونالیسم و در پی آن، مرزها را پشت سر نهاد. در پایان قرن نوزدهم به مدد افزایش ارتباطات میان اروپا و آسیا، ناسیونالیسم از مجاری مختلف به مشرق زمین راه یافت. در اینجا ناسیونالیسم وظیفه ای دشوارتر داشت. بویژه در مناطق مسلمان نشین، عامل دینی چنان موجب تضعیف پایه های ملتگرایی شده بود كه هرگونه تبلیغ ناسیونالیسم می توانست موجب تقابل میان این دو گردد.

تاریخچه پان تركیسم :

پان تركیسم شاخه ای از مكتب بزرگ «پان» است. شاخه های بزرگی از این مكتب بنام های پان اسلاویسم، پان عربیسم و پان فارسیسم و … شناخته می شوند . توضیح و تبیین ناسیونالیسم در میان تركان در كریمه و عثمانی بیشتر از سایر جاها آغاز شد. این مناطق به دلیل نزدیكی به اروپا و دارا بودن طبقات شهری استعداد پذیرش این اندیشه را داشتند. اسماعیل گاسپرالی (1851-1914) در كریمه و كسانی چون ضیاء گوگ آلپ (1924-1876) در عثمانی حاملان این اندیشه بودند. ناسیونالیسم در محدودة قلمرو عثمانی موجب بروز پان عثمانیسم، پان تورانیسم و در نهایت پان تركیسم شد. تولد پان تركیسم در عثمانی و كریمه آغازگر مرحله ای جدید در تاریخ ناسیونالیسم شرقی بود. یوسف بیگ آقچورا، نجیب عاصم(1936-1860)، نامیق كمال، ابراهیم شناسی، محمد امین یورداكول (1944-1869)، تكینآلپ (1961-1883)، جلالنوری(1931-1877)، خالده ادیب (1964-1884)، حمدالله صبحی تان ریوور (1966-1886) و علی جانب (1967-1887) و ضیاءگوگ آلپ در عثمانی و گاسپرالی در روسیه پرچمداران نهضت پان تركیسم بودند. این افراد از مطبوعات برای توضیح و تبیین و تبلیغ این اندیشه استفاده می كردند. نشریه ترجمان كه در 1883 توسط گاسپرالی در كریمه منتشر می شد، نخستین تلاش در این زمینه بود. ذكر این نقطه در اینجا ضر.ری به نظر می رسد  كه امروزه پان تركیسم نه در معنای قدیمی آن بلكه در معنایی جدید و محدود به كار می رود كه بحث اصلی و ایده اساسی  آن  حول محور زبان تركی  می باشد .


بزودی این افراد به تشكیل همایشهایی سیاسی نیز اقدام نمودند و مرحله جدیدی را در پیش گرفتند. قلمروی كه ملل ترك زبان در آن پراكنده شده بودند، از چین تا بلغارستان ادامه داشت. ایجاد اتحاد در میان اهالی این قلمرو وسیع به عنوان یك آرمان ملی مورد توجه ناسیونالیستهای ترك قرار گرفت و موجب پیدایش مفهومی به نام «توران» شد. تلاش برای احیاء قلمرو توران هدفی بلندپروازنه بود. افزایش سطح مطالبات می توانست امكان عملی شدن آن را بسیار كاهش دهد و نبود پیروزی، ممكن بود موجب دلسردی شود. از این رو اندیشة پان تورانیسم كنار گذاشته شد و «پان تركیسم» به عنوان اندیشه ای معتدلتر كه بیشتر به اتحاد تركان وابسته به شاخة اوغوز محدود گردید. بدین ترتیب تركان ساكن آذربایجان و كریمه، قفقاز و عثمانی كه از نظر ریشة زبانی و نژادی بیشتر به هم نزدیك هستند، مورد توجه پان تركیستها قرار گرفت. با اینحال رویای «ازچین تا بلغارستان» بطور كامل كنار گذاشته نشده است.

پنج نكته در خصوص اتهام وارده "پان توركیست":

1 - بسیاری از فعالانی كه این افراد و دادگاههای انقلاب پانتوركیست می نامندشان تنها به فكراحیای حقوق خود بوده و خواهان رسمی شدن حق تحصیل به زبان توركی هستند. این اشخاص نه تنها پانتوركیست محسوب نمی شوند، بلكه بسیاری از آنها اصولاً افكار ناسیونالیستی هم ندارند و فقط به فكر برقراری حقوق بشر هستند. به عنوان مثال دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی و بسیاری از گروههای پان ایرانیست روزنامه نگار مشهور سعید متین پور را هم «پان توركیست» می نامند.

2-همه فعالان استقلال طلب آذربایجان را هم نمی توان پانتوركیست نامید. زیرا برخی از آنان كه خواستار استقلال می باشند، هدفی مانند اتحاد تمام مناطق تورك را دنبال نمی كنند.

3- پان هایی كه در اندیشه اتحاد ملتهای همزبان و هم فرهنگ بوده و می خواهند این اتحاد را از طریق ایجاد یك كشور واحد به دست بیاورند، خیال پرور هستند. فرق نمی كند پان عرب باشند یا پان فارس یا پان ترك و یا پان كرد.

4-پان هایی هم هستند كه اصرار دارند ملت هایی از فرهنگ های مختلف را به هر قیمتی هست در قالب یك كشور نگه دارند و برای حفظ تمام ارضی آن كشور با عصبیت تمام آماده سركوب تمام مخالفان خود هستند. این پانها زبان یك اتنیك را براتنیك های دیگر تحمیل می كنند و فقط یك زبان رسمی را قبول دارند. نمونه بارز این پانیسم، پان ایرانیست ها هستند. خصوصیاتی چون تعصب فوق العاده به تمامیت ارضی ایران و اعتقاد به رسمیت انحصاری زبان فارسی در ایران دارند و به نام تمامیت ارضی ایران آماده خونریزی و قتل و كشتار مخافان هستند. این اندیشه در اغلب گروههای سیاسی موافق و مخالف دولت و حتی در میان به اصطلاح روشنفكران لیبرال ایرانی نیز نگاه حاكمی است. آنها زبان فارسی را نه تنها زبان رسمی بلكه زبان ملی همه اتنیك های ساكن ایران معرفی می كنند.

5-پان های مدرن پان هایی هستند كه به فكر ایجاد یك كشور بزرگ و خیالی نیستند بلكه اهدافی مانند ایجاد فدراسیونی از كشورهای هم زبان و هم فرهنگ، مانند اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و اتحادیه آفریقا را در سر دارند. این پان ها منكر حقوق اتنیك های دیگر نیستند و سركوب زبان های مختلف را هم مغایر با مبانی حقوق بشر می دانند


تاریخچه مكتب  پان  در ایران (پان فارسیسم و پان ایرانیسم) :

ناسیونالیسم در ایران كه كشوری با قومیتهای مختلف است، از پایان سدة نوزدهم نمود یافت. این نمود با اوضاع اروپا ارتباط داشت و ناسیونالیسم ایرانی بیشتر مدل آلمان را در نظر داشت. ناسیونالیسم ایرانی به آرامی سهم بیشتری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی را برعهده می گرفت. بویژه در محیطهای شهری و در بین تحصیلگردگان و افراد فرنگ دیده نفوذ بیشتری می یافت. در اوایل قرن بیستم با تشكیل دولت رضاشاه عرصه برای ناسیونالیسم ایرانی فراهم تر شد. این دولت به عنوان نمونه ای از یك دولت مدرن، سعی در برهم ریختن قالبهای كهن داشت. بی تردید ناسیونالیسم می توانست با پس راندن عامل دینی، میزان اطاعت پذیری مردم را از حكومت افزایش داده و موجب تحكیم پایه های سیاسی آن گردد. از این رو ناسیونالیسم ایرانی رنگ و بوی دولتی یافت.


در ابتدا كسانی چون میرزادهی عشقی، عارف قزوینی، فرخی یزدی، لاهوتی، داور، تیمور تاش و علی دشتی به ناسیونالیسم اروپایی نظر داشتند. در ادامه كسانی چون حسین كاظمزاده، مشفق كاظمی، محمود افشار و محمود فروغی پرچمدار ناسیونالیسم دولتی شدند. ناسیونالیسم دولتی در ایران به آرامی رنگ آریایی گرفت و تجلیل و تمجید زبان فارسی وجه غالب آن گردید. برای برقراری یكپارچه سازی ملی در ایران موانعی چون زبانهای اقوام مختلف وجود داشت كه به توصیة كسانی چون محمود افشار و احمد كسروی می بایست در طول زمان از میان می رفتند. زبان تركی و عربی حالت ویژه ای داشتند چرا كه اولاً از نظر زبانشناسی قرابت كمتری با ساختار زبان فارسی داشتند و ثانیاً زبان اقوام همسایه نیز بودند. بزودی این دو زبان مورد توجه قرار گرفتند. زبان عربی به نسبت زبان تركی حساسیت كمتری را برمی انگیخت چراكه نهضت پان عربیسم در میان عربها چندان ریشه نداشت و دیگر اینكه جهان عرب چنان با بحرانها درگیر شده بود كه فكر حمایت از عربهای ایران در اولویت قرار نداشت.
آذربایجان در این میانه وضعیتی بخصوص داشت. در این زمان جنبش پان تركیسم در عثمانی و سپس تركیه حوزه فعالیت خود را گسترش داده بود. وجود دو آذربایجانی به نامهای علی حسینزاده (1941-1864) و احمد بیگ آقایف (1939-1869) در جرگهی پان تركیستهای عثمانی، نشانگر این بود كه آذربایجان نیز از تبعات این مسأله بر كنار نخواهد بود. به یكباره آذربایجان به محل مناقشه دو اندیشة پان ایرانیسم یا به تعبیر بهتر پان فارسیسم و پان تركیسم تبدیل شد. از یك سوی مطبوعات تركیه به طرح مسئلة حقوق پایمال شدة تركهای آذربایجان ایران پرداختند و از دیگر سوی پان فارسیستها نیز در مطبوعاتی چون «آینده» به انكار ریشة تركی زبان مردم آذربایجان پرداختند.


اعلام استقلال جمهوری آذربایجان در 1918 موضوع را وارد مرحله ای تازه كرده بود. محمدامین رسول زاده یكی از موثرترین بنیانگذاران این جمهوری، عقاید پان تركیستی مشخصی داشت. نوشته ها و كتابهای او سرشار از الهامات پان تركیستی البته با رویكرد آذربایجانی دارند. نامگذاری این جمهوری و موضوع زبان تركی موجب افزایش حساسیتها در ایران شد. این حوادث نشانگر آن بود كه پان تركیسم حضور خود را در آذربایجان و به تبع آن در داخل مرزهای ایران آغاز كرده بود. جمهوری آذربایجان كه ارتباطات روانی و عاطفی گسترده ای با عثمانی داشت، می توانست با وجود خیل عظیم كارگران ایرانی مقیم آن جمهوری، موجبات اشاعه اندیشه های ملی گرایانه را در آذربایجان ایران فراهم آورد.


بروز این خطر موجب آن شد كه دولتمردان ایرانی هرچه بیشتر احساس خطر كرده و بیشتر و بیشتر به تقویت پان فارسیسم بپردزاند. دولتی كه تمایل داشت به عنوان دولتی ملی معرفی شود، امكانات ملی را در اختیار تبلیغ زبان و فرهنگ یك قوم قرار داده بود. مسئلة زبان ملی به توضیح و تبیین بیشتری نیاز داشت و البته مدل آلمان می توانست در این زمینه راهگشا باشد. تخفیف تحقیر زبانهای اقوام دیگر با عنوان «زبانهای محلی» و تبلیغ زبان فارسی به عنوان «نشانة والای قومیت ایرانی» سرلوحة برنامه های فرهنگی دولت رضاشاه بود.

در مورد زبان تركی اشاره می شد كه زبان تركی زبان افراد بی سواد است، شایستة نامیدن به عنوان یك زبان نیست، تركی زبان نیست بلكه لهجه ای است انحراف یافته از مسیر فارسی، مردم آذربایجان به زور به زبان تركی تكلم می كنند، زبان تركی زبان غارتگران و خون آشامان تاریخ است، تركی زبانی زمخت و خشن و شایستة مناسبات بین المللی نیست و … . هیچیك از این گزاره ها محملی علمی و منطقی نداشتند و تنها از دیدگاه پان فارسیسم قابل توجیه بودند.


تجربة ایجاد جمهوری خودمختار آذربایجان در 21 آذر 1324 نشانگر این نكته بود كه زمینه هایی برای احساس خطر جدی است. پس از آنكه این حكومت دارای ریشه های مردمی كه با حمایت شوروی برسر كار آمده بود، سرنگون شد، رژم پهلوی اندیشة پان فارسیسم را بیشتر از پیش دنبال كرد. ایجاد رسانه های جدیدی چون روزنامه های، مجله، رادیو و تلویزیون و افزایش مدارس برای پیشبرد این كار مهم بودند. تا سال 1357 سیاست اصلی رژیم پهلوی تبلیغ نزاد آریایی و زبان فارسی بود. همان گزاره های نادرست زمان رضاشاه به شكلی جدیدتر و گسترده تر تبلیغ می شد.


عامل دیگری كه در این میان وجود داشت اینكه برخی روشنفكران آذربایجانی كه یا تمایلات ایرانگرایانه و یا اغراض دیگری در سر داشتند، به عنوان پیشگامان سیاست پان فارسیسم درآمدند. این افراد كه به حكومت نزدیك شده بودند، از مزایای مختلف این كار بهره مند می شدند. اینان كه در كسوت پژوهشگر درآمده بودند، چنان به زبان مادری خود می تاختند و در تحبیب زبان فارسی می كوشیدند كه در واقع «فارستر از فارس» شده بودند. هرگاه آذربایجانیان به نوشته های ضد زبان تركی اعتراض می كردند، پاسخ داده می شد كه نویسندگان چنین مطالبی خود آذربایجانی هستند

نتیجه :

چنانكه مطالب بالا اشاره شد  پایه و اساس مكتب پان را قدرت سیاسی و اقتصادی تشكیل می دهد . از انجایی كه تركان در ایران هیچ گونه قدرت سیاسی و یا اقتصادی ندارند (علی رغم اینكه اكثر منابع ، معادن ، باغات ، جاذبه های توریستی و ... ایران در منطقه آزربایجان قرار گرفته اند) آیا می شود فعالان حركت ملی آزربایجان را پان ترك نامید ؟ آیا فكر نمی كنید اطلاق عبارتی همچون "پان ترك " و " تجزیه طلب " و ... تهمت و انگی بیش نبوده  (صرفا برای انحراف افكار عمومی  و از صحنه به در كردن فعالان هویت طلب آزربایجان می باشد) كه با صر ف هزینه های گزاف از طرف رژیم ایران و  برخی جریان های پان فارسیست و پان ایرانیست طرح ریزی و ارائه می شود

البته در این میان برخی از فعالان ناسیونالیستی هستند كه به دلیل عدم داشتن اطلاعات كافی و درست از علومی چون "جامعه شناسی " و " تاریخ " و ... نادانسته و از روی احساسات  خود را پان ترك معرفی می كنند ولی در عمل (به دلیل فشارهای همه جانبه وارده از طرف رژیم به فعالان اجتماعی و سیاسی ) قادر به چاپ  "كارت دعوت" به زبان مادری خود (توركی ) نیستند یا حتی در انتخاب اسامی نوزادان  ، مغازه ها  ، مؤسسه ها ، شركت ها  و ... خود اختیار تام ندارند 

پس :

بیایید واقع بین باشیم

منابع :

1-سایت اؤیرنجی، پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391- 26 آوریل 2012

2- پان تركیسم و ایران ، پرویز شاهمرسی




دریافت فایل pdf مقاله:

yüklə





یازی بؤلومو : مقاله لر، 
:
ایلگیلی باغلانتی‌لار :


باشقا یارپاق‌لار
سایغاج
  • بوتون گؤروش‌لر :
  • بو گونون گؤروشو :
  • دونه‌نین گؤروشو :
  • بو آیین گؤروشو :
  • کئچن آیین گؤروشو:
  • باخیش‌لار :
  • یازی‌لارین سایی :
  • سون گؤروش :
  • یئنی‌له‌مه چاغی :