yorğun - یورغون
yorulmuşam yorğunam
وئبلاق حاققیندا



بو وئبلاگ شخصی بیر وئبلاگ اولاراق ادبیات، تاریخ، سیاست و باشقا قونولاردا یازی‌لار یازیلاجاق.
باخیش‌لارینیزی و هابئله اؤنری‌لرینیزی بیزدن اسیرگه‌مه‌یین

یازی‌لاری یاخشی گؤرونوش ایله گؤرمك اوچون B Mitra فونتونو بورادان ائندیریب و بیلگی‌سایارینیزدا یئرلشدیرین
http://yorqun.arzublog.com/uploads/yorqun/BMITRA.rar

وئبلاق باشقانی : احمد قرباني
سورغو
توركجه يازيلان وئبلاقلاردا عرب الفابئتينده يازماق ياخشي دير يوخسا latin alfabetində؟






سه شنبه 12 دی 1391 :: یازار : احمد قرباني

مقدمه

ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺳﻨﺘﻲ ﺁذرﺑﺎﻳﺠﺎن ﺑﺎزﺗﺎب ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ وجوﻩ و جوانب زندﮔﻲ ﻣﺮدم اﺳﺖ، در ﻓﻮﻟﻜﻠﻮر ﻣﻮزﻳﻜﺎل ﺁذرﺑﺎﻳﺠﺎن ﺗﻤﺎم اﺣﻮال و روﺣﻴﺎت ﻣﺮدم ﮔﺬﺷﺘﻪ اﻳﻦ دﻳﺎر ﺑﺎ ﻃﺮز ﺑﺴﻴﺎر ﻟﻄﻴﻔﻲ ﺗﺮنم ﻣﻲﮔﺮدد، ﻏﻢ، ﺷﺎدی، هجران، وﺻﺎل ﻣﻮﻓﻘﻴﺖها، ﺷﻜﺴﺖها و ﻗﻬﺮﻣﺎنی ها همه  و همه در اﻳﻦ ﮔﻨﺠﻴﻨﻪ ﻣﻮزﻳﻜﺎل ﻣﺘﺠﻠﻲ اﺳﺖ بدون شك فولكلور آذربایجان یكی از غنی‌ترین ادبیات شفاهی (عامیانه) در بین همه ملل جهان است. فولكلور آذربایجان علاوه بر انواعی كه مشابه آنها در بین سایر ملل دنیا نیز رایج است, دو شاخه عمده ویژه‌  نیز دارد  . موسیقى مقامى آذربایجان بى‌شك از حقایق تاریخى و حماسى این سرزمین بنیان گرفته و در موسیقى اشیقى ریشه دارد. موسیقى آشیق‌ها، كه قدمت آن، بیش از موسیقى دستگاهى متداول در منطقه مى‌باشد. آشیق‌ها، راوى فرهنگ شفاهی، تاریخ و ملیت  این منطقه و بیانگر حماسه‌ها، رزم‌ها و رویدادهاى مهم تاریخى آذربایجان هستند، و موسیقى آنها در تمامى مراسم اجتماعى اعم از جشن‌ها و سوگوارى‌ها نواخته و اجراء مى‌شود . موسیقى اشیقى جنبه‌های گوناگونی از پروسه‌های اجتماعی از قبیل رویدادهای تاریخی و آداب و رسوم و عادات و عنعنه‌جات و مبارزات و قهرمانی‌ها و رنج‌ها و شادی‌ها و ناكامیها و كامیابی‌های مردم آذربایجان را در خود منعكس می‌سازد كه نظیر آن, در بین ملل دیگر بجز بعضی از ملت‌های ترك زبان آنهم نه به این وسعت, مشاهده نمی‌شود.  هنر آشیقی  خود جامع چندین هنر مهم از جمله شاعری, آهنگسازی, داستانگویی, نوازندگی, خوانندگی, اكتوری و دیگلماسیون و لطیفه‌گویی و غیره می‌باشد.

موسیقی آشیقی اصیل‌ترین موسیقی آذربایجان است كه در مناطق مختلف به صورتهای متفاوت اجرا می‌شود و در بعضی از مناطق مخصوص آن منطقه است. به عنوان مثال زنجان، ارومیه، مراغه، هشترود، ساوه، همدان و شیروان آهنگهای مخصوص به خود دارند؛ اما تووز، قازاخ، گده بیگ، گویچه، میانه، ورزقان، بورچالی و قره‌داغ تبریز آهنگهای یكسانی دارند كه در سبكهای مختلف اجرا می‌شوداز دید تاریخ و جغرافیا موسیقی هر منطقه از تاریخ و زندگی آن منطقه متأثر می‌شود. موسیقی آشیقی قدیم‌ترین موسیقی این منطقه است كه از بطن زندگی ملت آذربایجان برخاسته و از حیات اجتماعی آنان منشأ گرفته‌است. موسیقى عاشیق‌ها به‌طور كلى از گونه‌هاى شعرى تركی آذربایجانی تبعیت مى‌كند و نام اغلب قطعات با نام قالب اشعار یكسان است. عاشیق‌ها، با بهره‌گیرى از اشعار تركی آذربایجانی كه بعضاً توسط خود نوازندگان سروده مى‌شود، در مراسم مختلف شركت مى‌جویند و با موسیقى خود اشعارى را روایت مى‌كنند.هنر آشیقی از طریق استاد شاگردی نسل به نسل منتقل می‌گردد.

هنر آشیقی از تأثیر مذهب نیز بر كنار نیوده است و با آن در رابطه نزدیك می‌باشند فی‌المثل تقریبا در همه داستانهای آشیقی قهرمان داستان, حضرت علی (ع) را در خواب می‌بیند و جامی را از دست او گرفته و می‌نوشد و حضرت تصویر معشوقه و مكان وی را به او نشان می‌دهد و از آن لحظه او خود را مكلف می‌بیند كه هر كاری كه دارد رها كرده و برای یافتن معشوقه راهی دیار او گردد. در عین حال همزمان با آن معشوقه نیز خواب مشابهی را می‌بیند و مهر عاشق را بدل می‌گیرد و بی‌صبرانه در انتظار آمدن او دقیقه‌شماری می‌كند. بدین ترتیب عشق در این داستانها جنبه تقدسی به خود می‌گیرد گاهی نیز كه آشیق در راه وصال در مهلكه غیرقابل نجاتی گیر می‌كند حضرت علی(ع) بر وی ظاهر می‌شده و او را از آن ورطه هلاك نجات می‌دهد غالبا آشیقهای واقعی با عنوان «حق آشیقی» یعنی (عاشق حق) نامیده می‌شوند.
در بین آشیق‌ها كسانی نیز بوده‌اند كه تحصیلات دینی داشته لقب ملایی گرفته‌اند مانند «ملا جمعه» كه از آشیقهای معروف می‌باشد و نیز خسته قاسم یكی از معروفترین چهره‌های آشیقی مدتها در نجف اشرف مشعول تحصیل علوم دینی بوده است. همانطور كه اشاره شد هنر آشیقی در قدیم جنبه تقدسی داشته و آشیق‌ها مورد احترام همه بوده‌ند و كشیدن شمشیر بر آشیقی كه ساز همراهش بوده حرام شمرده می‌شده است.

آشیق كیست ؟

آشیق‌ها از نسل اوزان‌ها هستند و در كهن‌ترین كتاب تركی آذربایجانی ”دده قورقود“ اوزان، در شأن قهرمانان حماسه مى‌سراید، دعاى خیر بدرقه راه آنان مى‌كند و در رثاى آنان ترانه‌هاى تغزلى و حماسى مى‌سراید و مى‌خواند. یك آشیق، مداح و ستایشگر اجتماع خویش است كه در دردها و رنج‌ها و آرزوها و شادی‌ها و سرگذشت‌های قومی آنها را با نوای ساز و صدای ملكوتی و ترانه‌های ملكوتی و ترانه‌های دلنواز خویش در مجالس و محافل بازگویی می‌كند و افتخارات و قهرمانی‌های آنها را به وصف كشیده و برمی‌شمارد. آشیق در حقیقت نماینده و سخنگوی اجتماع است و هر چه می‌گوید از جانب «او» و درباره «او» می‌گوید. سخن آشیق سخنی است كه از دل سرچشمه می‌گیرد و لاجرم بر دل نیز می‌نشیند . آشیق در درجه اول شاعر است و شعر می‌سراید, آهنگساز است زیرا برای اشعاری كه سروده است آهنگ می‌سازد, داستانگویی ماهر و بذله‌گویی خوش بیان است. اكتور و هنرپیشه است زیرا ژست و اداهای قهرمانان داستان را مجسم می‌كند و نوازنده و خواننده است كه همراه با ساز سنتی خود آهنگ‌های دلنشین فولكلوری را می‌خواند, موسیقی‌شناسی است كه با بیش از 70 آهنگ آشیقی آشنایی دارد. بطور كلی جامع همه این هنرهاست.

آشیق ها ﺗﺮانه های ﻣﻠﻲ و ﻣﻘﺎﻣﻬﺎ (ﺧالق ﻣﺎهنی‌لاری و ﻣﻮﻏﺎﻣﻼر) ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻋﺰا و ﻣﺬهﺒﻲ (ﺗﻌﺰﻳﻪ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ‌ﺳﻲ) ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ كار و ﺗﻼش روزانه (اﻣﻚ ﻣﺎهنی‌لاری) و ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻋﺮوﺳﻲ و رﻗﺺهﺎی ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ (ﺗﻮی دوﻳﻮن ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ‌ﺳﻲ) از ﺑﺨﺸﻬﺎی ﻋﻤﺪﻩ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺳﻨﺘﻲ ﺁذرﺑﺎﻳﺠﺎن ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.

دو بند از شعر معروف آشیق علی‌عسگر را در صفات و مشخصاتی كه یك عاشق باید داشته باشد, سروده نقل می‌كنیم:

آشیق اولوب دیار-دیار گزه‌نین
ازل باشدا  پوركمالی گركدیر
اوتوروب، دورماقدا ادبین بیله
معرفت علمینده دولو گركدیر
خالقا حقیقت‌دن مطلب قاندیرا
شیطانی اؤلدوره, نفسین یاندیرا
ائل ایچینده پاك اوتورا, پاك دورا
دالیسیجا خوش صدالی گركدیر


 

آلت موسیقی آشیق ها

ﺳﺎز آﺷﻴﻖ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﻳﻚ ﺁﻟﺖ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺑﻨﺎم ﺳﺎز یا "قوپوز". قوپوز از دو ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻤﺪﻩ‌ی دﺳﺘﻪ و كاﺳﻪ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪﻩ كه ﺑﻪ 7 اﻟﻲ 9 ﺳﻴﻢ از جنس ﻓﻮﻻد و ﺁﻟﻴﺎژ ﺳﺨﺖ نقره (هر سه سیم توأمان كوك مى‌شود )، ﺧﺮكه ی اﺳﺘﺨﻮانی ﺑﺎﻻ و ﭘﺎﻳﻴﻦ و كوك كننده ی ﺳﻴﻢها  ﻣﺠﻬﺰ اﺳﺖ، دﺳﺘﻪ ﺳﺎز از چوب  ﮔﺮدو ﻳﺎ ﻳﻚ نوع درﺧﺖ جنگلی ﺑﻪ نام ”اوﻻس“ و كاسه ﺳﺎز از چوب  درﺧﺖ ﺗﻮت ﺑﻪ دﻟﻴﻞ انعطاف ﭘﺬﻳﺮی و ﭘﺮﻃﻨﻴﻦﺗﺮ ﺷﺪن ﺻﺪا ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد. ﺳﺎز آﺷﻴﻖ دارای 14 ﭘﺮدﻩ اﺳﺖ كه  ﭘﺮدﻩها ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ چلّه  ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ و ﻳﺎ نخ ﭘﻼﺳﺘﻴﻜﻲ ﻣﺤﻜﻢ از هم جدا  می شوند . قوپوز توسط مضراب، كه غالباً از پوست درخت گیلاس ساخته شده، نواخته مى‌شود. چون موسیقى عاشیق‌ها، بسیار پرتحرك و پرشور است معمولاً ایستاده یا در حال راه رفتن یا در حین سفر زخمه نواخته می شود و عموماً نوازنده و خواننده یكى است . سازهاى دیگر رایج در آذربایجان عبارتند از: بالابان، سرنا، دهل، نقاره، قاوال (دف یا دایره) تار و كمانچه

آهنگ های موسیقی آشیقی

آهنگهای آشیقی به شش دستگاه موسیقی یعنی زابل سه‌گاهی، اورتا ماهور، راست، بیات شیراز، بیات كرد و شور محدود می‌شود . بخشى از آهنگ‌هاى عاشیقى بر اساس داستان‌هاى عاشقانه آذربایجانى به‌وجود آمده و با نام‌گذارى شده‌اند، هم‌چون یانیق كرمی، كرم كوچدو، جنگى كرو اوغلو، كور اوغلو قایتار ماسى و ...

نوعى دیگر از مقام‌هاى آذربایجانی، كه مقام ریتمیك خوانده مى‌شوند عبارتند از: سیماى شمس، منصوریه، آرازباری، اوشاری، مانه‌اى و حیرانی. علاوه بر آن چند مقام ریتمیك دیگر نیز وجود دارد كه به‌عنوان شكسته اجراء مى‌شود و آنها را شكسته قره‌باغ، شكسته مقطع و شكسته شیروان مى‌نامند. آهنگ های  ﻋﺎﺷﻘﻲ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻋﺎﺷﻴﻖها  72 ﺁهﻨﮓ اﺳﺖ وﻟﻲ ﺑﻌﻀﻲها  ﺗﺎ 144 ﮔﻔﺘﻪاند  كه  ﺑﻪ دﺳﺘﻪهای  ﺣﻤﺎﺳﻲ، ﻋﺸﻘﻲ، اﺧﻼﻗﻲ اجتماعی، وﺻﻒ ﺣﺎل و رواﻳﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲﺷﻮند ، در ﺑﺨﺶ ﺣﻤﺎﺳﻲ، ﻋﺎﺷﻖها  ﺑﺎ نواﺧﺘﻦ آهنگ های  ﺗﻨﺪ و ﻣﻬﻴﺞ ﻣﺎند جنگی كوراوﻏﻠﻮ، دﺑﻞ جنگی، ﺷﺎﻩ ﺳﺌﻮنی و دؤﻳﻤﻪكرمی اﺷﻌﺎری را از زﺑﺎن ﻗﻬﺮﻣﺎنان ﺁذرﺑﺎﻳﺠﺎن ﻣﻲﺧﻮانند  و ﺷﻨﻮندﮔﺎن را ﺑﻪ دﻓﺎع از ﺁرﻣﺎﻥ های دﻳﻨﻲ - انسانی و وﻃﻦ دوﺳﺘﻲ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻣﻲنماﻳﻨﺪ. در ﺑﺨﺶ ﻋﺸﻘﻲ نیز ﻋﺎﺷﻴﻖها  ﺑﺎ آهنگ های  ﻋﺎﻃﻔﻲﺗﺮ و ﺷﺎد ﻣﺜﻞ ﺗﺠﻨﻴﺲ، ﮔﻮز ﻟﻠﻤﻪ، دﺳﺘﺎن، جلیلی و ﻗﻬﺮﻣﺎنی و نخجیوانی، اﺷﻌﺎر ﻋﺸﻘﻲ ﺧﻮد را در وﺻﻒ اﻟﻬﻲ، وﻃﻦ، ﻳﺎر، ائمه اﻃﻬﺎر و هر ﺁنچه كه ﺑﻪ ﺁن ﻋﺸﻖ ﻣﻲورزند ﻣﻲﺧﻮانند  در ﺑﺨﺶ اﺧﻼﻗﻲ و اجتماعی هم  اشعاری در وﺻﻒ ﺻﻔﺖهای ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﺳﺨﻨﺎن نصیحت ﺁﻣﻴﺰ و ﻃﺮﻳﻘﻪ ﺁداب و ﻣﻌﺎﺷﺮت ﺧﻮب ﺑﺎ آهنگ های دﻟﻨﺸﻴﻦ تاجری، اﻣﺮاهی، دﻳﻮان، ﺗﺠﻨﻴﺲ، اكبری و ﻏﻴﺮﻩ ﺧﻮانده ﻣﻲﺷﻮد.  وﺻﻒ ﺣﺎل و رواﻳﺖ نیز از دﻳﮕﺮ ﺑﺨﺸﻬﺎی ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻋﺎﺷﻴﻖها ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ كه  در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﺎﺷﻴﻖها  ﺑﺎ اﺷﻌﺎر دﻟﻨﺸﻴﻦ از ﺧﺎﻃﺮات و ﺣﺎل و روز ﺧﻮدﺷﺎن و اﻳﻞ و ﻃﺎﻳﻔﻪ و وﻃﻨﺸﺎن ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲكنند.

 ﻣﺤﻤﻮد ﺻﺎدق ﭘﻮر ﺷﺎﻋﺮ ”اورﻣﻮی” ضمن ﺗﺤﻘﻴﻖ در ﻣﻮرد نام آهنگ ها ”هاوا“ های ﻋﺎﺷﻴﻖها نام  72 آهنگ  را در ﻗﻄﻌﻪ ﺷﻌﺮی ﺁوردﻩ اﺳﺖ:

برخی از آهنگ های موسیقی آشیقی عبارتند از :

 باش دیوانی ،دوبیتی ، زیل دوبیتی ، ذوالفقاری (آزافلی دوبیتی) ، قزاق دوبیتی سی ، كرم گؤزل‌له‌مه‌سی ، سلیان گؤزل‌له‌مه‌سی ، آران گؤزل‌له‌مه‌سی ، واقف گؤزل‌له‌مه‌سی ، دمیر گؤزل‌له‌مه‌سی ، اسفندیار گؤزل‌له‌مه‌سی ، یانیق كرمی ، قربانی ، دیلقمی ، فاخرالی دیلقمی ، باش‌ساری‌تِل ، داغلار بایاتیسی ، بادامی شكسته ، آزافلی گؤزلری ، آزافلی گرایلی ، باش دوراحانی ، باش نخجیوانی ، قربتی ، سلطانی ، یورد یِری ، واقف مخمس ، نارآغاجی نارچیچگی ، اسگی قایتاقی (قاراداغ شكسته‌سی) ، شیروانی ، نخجیوان گؤلؤ ، گیله‌ناری ، گؤدك دونو ، گؤگ گؤلَه گَل ، شَرَبانی ، بَگ تعریفی ، باش مخمس





یازی بؤلومو : آذربایجان ادبیاتی، 
:
ایلگیلی باغلانتی‌لار :


باشقا یارپاق‌لار
سایغاج
  • بوتون گؤروش‌لر :
  • بو گونون گؤروشو :
  • دونه‌نین گؤروشو :
  • بو آیین گؤروشو :
  • کئچن آیین گؤروشو:
  • باخیش‌لار :
  • یازی‌لارین سایی :
  • سون گؤروش :
  • یئنی‌له‌مه چاغی :